کد مطلب:162407 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:140

حسن بن راشد حلی
از شرح حال او این قدر اطلاع داریم كه او در سال 830 ه.ق در حیات بوده است.



1. لله وقعة عاشوراء ان لها

فی جبهة الدهر جرحا غیر مندمل



2. ابدوا خفایا حقود كان یسترها

من قبل خوف غرار الصارم الصقل



3. فقاتلوه ببدر ان ذا عجب

اذ یطلبون رسول الله بالذحل



4.من كل مكتهل فی عزم مقتبل

و كل مقتل فی حزم مكتهل



5. قرم اذا الموت أبدی عن نواجذه

ثنی له عطف مسرور به جذل



6. خواض ملحمة فیاض مكرمة

فضاض معظمة خال من الخلل



7. ان طال أوصال فی یومی عطا و سطا

فالغیث فی خجل و الیث فی وجل



8. قوم اذا الیل أرخی ستره انتصبوا

فی طاعة الله من داع و مبتهل



9. حتی اذا استعرت نارالوغی قذفوا

نفوسهم فی مهاوی تلكم الشعل [1] .

1. خدای را، كه واقعه ی عاشورا چون زخمی التیام ناپذیر بر پیشانی روزگار باقی مانده است.

2. آنها كینه هایی را كه از ترس شمشیرها پنهان داشته بودند، آشكار كردند.

3. به خاطر خونخواهی جنگ بدر با آنان مبارزه كردند و این شگفت است كه به انتقام گرفتن از رسول خدا برخاستند.

4. پیران آنها عزم و اراده ای چون جوانان داشتند و جوانان آنها دوراندیشی و حزم پیران را.

5. هر یك از آنان قهرمانی بود كه چون مرگ به او دندان نشان می داد، او با خوشحالی به مرگ لبخند می زد.


6. هر كدام از آنان یك حماسه ساز بود و كرامات از او می جوشید و مشكلات بزرگ را حل می كرد و از هر نقصی مبرا بود.

7. ابر از عطا و بخشش آنها شرمنده و شیر ژیان از سطوت و حمله ی آنان به هراس می افتاد.

8. آنها همیشه در طول شب به دعا و مناجات قیام می كردند.

9. و زمانی كه آتش جنگ شعله ور شد، خود را در دل آن شعله ها افكندند.



[1] اعيان الشيعة، 67/5.